او از معدود ملیپوشان نسل گذشته تیم ملی است که نهتنها شاهد اکثر بازیهای تیم ملی به سرمربیگری «خولیو ولاسکو» دررقابتهای جام ملتهای آسیا بوده چندجلسهای هم از نزدیک تمرینات این تیم را دیده است. در رابطه با ارزیابی حضور ولاسکو و تاثیرگذاریاش در موفقیت والیبال ایران در جامملتهای آسیا به سراغ این ملیپوش پیشین رفتیم. جالب اینکه محمودی در 24دیماه سال1383 در گفتوگو با همشهری در ارزیابی نقش «پارک کیوون» سرمربی کرهای تیم ملی در موفقیتهای آن سالهای والیبال ایران به تاثیرگذاری ولاسکو در پیشرفت والیبال ایتالیا اشاره داشته و این جمله را گفته بود: «والیبال ایتالیا، اوایل دهه80 به رغم داشتن بسیاری از عوامل قهرمانی در دستیابی به عنوان قهرمانی در والیبال اروپا و جهان ناکام بود اما خولیو ولاسکو با کار روانی روی والیبال این کشور توانست به مدت 10سال ایتالیا را به بالاترین افتخارات ممکن در جهان برساند».
- با توجه به شناختی که از موقعیت کنونی والیبال ایران دارید، آیا تغییرات در کادر فنی تیم ملی بهموقع و مناسب انجام شده است؟
طبیعی است که همواره چنین مباحثی موافقان و مخالفان بسیاری دارد اما من فکر میکنم که این تغییرات لازم بود و دلیلش را هم خواهم گفت اما از دید من بد نبود که مراسم تودیع و معارفهای هم انجام و از مربیان قبلی تقدیر میشد؛ همان کاری که در پستهای مدیریتی کشور مرسوم است و امری پسندیده به شمار میرود.
- دلیل لازمبودن تغییرات را نگفتید؟
بازیکنان والیبال ما بهرغم همه شعارهای ظاهری و دریافت دستمزدهای کلان هنوز افکارشان حرفهای نیست و همین موضوع یکی از دلایلی است که این ورزش برای تحقق اهدافش به مربیان خارجی بزرگ چون زوران گائیچ و خولیو ولاسکو رجوع میکند. به همین دلیل عنوان میکنم که حضور چنین مربیانی در این مقطع برای والیبال ما یک ضرورت است. البته این واقعیت را هم بگویم که این مربیان، زیاد نمیتوانند روی تکنیک بازیکنان اثرگذار باشند، چراکه تکنیک آنها چه درست و چه غلط کاملا شکل گرفته، اما میتوانند افکار آنان را تغییر داده و حرفهای کنند. یادم میآید خود ولاسکو تعریف میکرد هنگامی که سرمربی تیم ملی ایتالیا شده نمیتوانسته تکنیک بازیکنانی مثل برناردی، آناستازی و زورزی را تغییر دهد اما موفق شده به لحاظ روحی و ذهنی این باور را به آنان تلقین کند که میتوانند در سایه اتحاد و یکدلی و جنگندگی موفق باشند.
- خیلیها معتقدند ولاسکو طی همین مدت کم هم با چنین شیوهای توانسته والیبال ایران را به مقام قهرمانی آسیا برساند که بارها در یکقدمی تصاحب آن ناکام بوده است.
مربیانی مثل ولاسکو کارشان را خوب بلدند و میدانند برای رسیدن به اهدافشان چگونه باید برنامهریزی کنند. به عنوان مثال میخواهم از ترجیحدادن امیر حسینی به سعید معروف در این مقطع بگویم که خوب متوجه منظور من شوید. آمار و همه شواهد نشان از برتری معروف نسبت به امیر حسینی داشت، اما ولاسکو امیرحسینی را به معروف ترجیح داد و دلیلش هم این بود که برای تحقق و هموارکردن سختیهای اول راه نیاز به بازیکنی پختهتر، جنگندهتر و از همه مهمتر «بازی ببر» داشت؛ اگرچه شخصا معتقدم این دو بازیکن را شاید نتوان در کنار هم قرار داد ولی در مقاطع مختلف میتوان استفاده درستی از تواناییهای آنان داشت.شما دیدید که امیر حسینی در بازی فینال هنگامی که ساعدها نرسید، کم آورد و ولاسکو مجبور به بیرون آوردنش شد اما کیست که نداند پاسهای بیرون از خط یک سوم معروف فوقالعاده و شاهکار است و مطمئن باشید یک مربی حرفهای مثل ولاسکو به این راحتیها از او نخواهد گذشت.
- ولی شما میدانید با وجود آنکه امیر حسینی در پایان مسابقات جام ملتها زمزمه خداحافظی سر داد این امر با مخالفت ولاسکو روبهرو شد.
درست میگویید. پیشتر گفتم یک مربی حرفهای مثل ولاسکو در استفاده درست از ابزاری که در اختیارش است، استاد است و میداند کی و چگونه از آنها استفاده کند.
فکر میکنم ولاسکو همانند جام ملتهای آسیا برای اینکه بتواند هدف دومش یعنی کسب سهمیه المپیک را تحقق ببخشد، تیم ملی را نیازمند حضور امیرحسینی میبیند ولی در همین حال مطمئن هستم که در طول لیگ برتر فصل جاری و برای بعد از المپیک پاسورهای جدیدی از جمله معروف را دوباره به تیم ملی فراخواهد خواند.
- شما در صحبتهایتان اشاره به این داشتید که با افکار آماتوری بازیکنان والیبال، تیم ملی، نیاز به مربی بزرگی چون ولاسکو داشت؛ آیا با نظر برخی افراد که میگویند با مربیان ایرانی هم میشد در تهران قهرمان شد موافقید؟
من معتقدم که اگر تیم ملی با همان ترکیب سال پیش در گوانجو هم در این مسابقات ظاهر میشد با این تدارکات عالی و تماشاگران شانس دستیابی به قهرمانی را داشت.
- ولی در چندسال گذشته و به رغم آنکه تیم ملی در برخی از جهات حتی سرتر از تیم ملی فعلی بود، این اتفاق با مربی ایرانی نیفتاد.
خب اگر این اتفاق میافتاد و ایران قهرمان میشد، این تغییرات را نیز شاهد نبودیم و والیبال به دنبال مربی بزرگی چون ولاسکو نمیرفت. طبیعی است که بازیکنان حرفشنوی بیشتری از سرمربی کارنامهدار و معروفی چون ولاسکو دارند و راحتتر با تغییرات صورتگرفته در طول بازی کنار میآیند. خدا میداند اگر مربی ایرانی کاری که ولاسکو در ست سوم بازی با چین انجام داد را میکرد چه تاوانی باید میپرداخت و خود شما مطبوعاتیها چگونه به او معترض میشدید!
- پس قبول دارید که مربی ایرانی دستش در انجام تغییرات بستهتر از مربی خارجی است؟
همیشه اینچنین بوده است و دلیلش هم به مسائل مختلفی برمیگردد که مهمترین آنها قبولنداشتن مربی از سوی بازیکن است؛ مشکل فرهنگی موجود در ورزش ایران که همیشه مانع بزرگی در راه رشد مربیان ایرانی بوده است.
- برای آنکه والیبال ایران بتواند نهایت بهرهمندی را در درازمدت از حضور ولاسکو ببرد، شما چه پیشنهادی دارید؟
بهکارگیری مربیان خوشنام و جوان که چه به لحاظ شخصیتی و چه به لحاظ فنی و سابقه مورد قبول اهالی والیبال باشند.
مهمترین نیاز این دسته از مربیان پشتوانههای خوب است و فدراسیون والیبال باید تا میتواند با ایجاد تیمهای دوم و سوم در این زمینه قدمهای موثرتری بردارد. تشکیل جلسات هماندیشی با مربیان باشگاهی نیز از جمله کارهای دیگری است که باید در دستور کار فدراسیون قرارگیرد.
- مسابقات جام ملتهای آسیا تا چه اندازه محک مناسبی برای شناخت ولاسکو بود؟
البته قهرمانی در جام ملتها میتواند یک شروع خوب برای ولاسکو به شمار برود اما محک اصلی این سرمربی، رویدادهای بزرگی چون جامجهانی ژاپن و بازیهای انتخابی المپیک لندن خواهد بود.
- شما یکی از اعضای حاضر در جلسات اتاق فکر فدراسیون هستید؛ شنیدهایم که در جلسه دوم اتاق فکر برخی از حاضرین نسبت به عملکرد آقای ولاسکو انتقاد داشتهاند؛ آیا این موضوع صحت دارد؟
بله برخی از حاضرین پیرامون نحوه آمادهسازی تیم ملی و عدم اعتقاد ایشان به کار هوازی و همچنین دو تعویضههای او ایراد گرفتند.
- آیا بهتر نبود این صحبتها در حضور ولاسکو مطرح میشد و منتقدین نیز جواب خود را میگرفتند؟
چرا، ولی در مجموع، نظر افراد حاضر در جلسه نسبت به عملکرد آقای ولاسکو مثبت بود.